21 آبان 1398
? ? ? ? ? ? ? ? ? منِ درون به منِ بیرون گفت: آفرین بر تو ای خانم دانا. چقدر این روزها فهم و کمالاتت فزون شده. تو یک پارچه فیلسوف و متفکر هستی! منِ بیرون ذوق کرد و لبخند زد. بعد چند تا پلک زد( از آن پلک هایی که به مهتابی معروفند) و گفت: -خب من هستم دیگر.… بیشتر »
2 نظر